جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۱۱۹

۱

بار هجرت بر دلم باریست باری بس گران

درد عشقت هست بر جان جهانی بی کران

۲

صبر فرمایی مرا در عاشقی ای دیده ام

صبر از روی دلارای تو ای جان چون توان

۳

چون به باد عشق بردادی ز خاکم ذرّه ها

روی همچون آفتاب از ما چرا داری نهان

۴

بنده ی بیچاره بر روی وصالت بر درم

همچو سگ باری به سرباری مرا از در مران

۵

یا به وصلم یک زمان بنواز ای دلبر ز لطف

یا بکش جانا به تیغ هجر و ما را وا رهان

۶

چون نمی ماند به عالم هیچ صورت برقرار

تا به کی دل سنگ داری ای دل از کار جهان

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۲۰

نظرات