
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۱۲
۱
بصرم دیده ی جهان بین است
که رخش مایه ی دل و دین است
۲
وصف رویش چگونه بتوان گفت
هرچه گویم هزار چندین است
۳
آنچه گویند در حبیبان نیست
گر نباشم غلط مگر این است
۴
مایه ی روح در سبک روحیست
لیک با ما عظیم سنگین است
۵
من ز جانم مطیع و چاکر او
از چه رو با منش چنین کین است
۶
ابروانش مدام پیوسته
با دو زلفین او پر از چین است
۷
مشکل اینست که بی سبب با من
رخش جورش همیشه در زین است
۸
چه کنم چون به عرصه ی ستمت
دل سرگشته ام چو فرزین است
نظرات