
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۱۲۲
۱
قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درویشان
نظر کن یک زمان از لطف آخر سوی درویشان
۲
شدم درویش راه تو رهم بگشا به کوی خود
که بادی می وزد بس خوش، دلا از کوی درویشان
۳
نگار چابک دلبر به زلف همچو چوگانش
ز میدان جهانداری ربوده گوی درویشان
۴
نهال وصل جانانم به خشکی می کند میلی
مگر از لطف خود آبی کند در جوی درویشان
۵
اگر خواهم زکات حسن از رویت مکن عیبم
که باشد سخت میدانم چو آن دل سوی درویشان
تصاویر و صوت

نظرات