
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۱۴۰
۱
روی او را کجا توان دیدن
یا گلی از وصال او چیدن
۲
تا به کی چون قلم توان جانا
گرد کویت به فرق گردیدن
۳
در نگنجد بتا به مذهب عشق
از عزیزان همه جفا دیدن
۴
گریه ابر خوش بود به چمن
صبحدم همچو غنچه خندیدن
۵
کام دل از جهان خوشست ولیک
نبود هیچ چون جهان دیدن
۶
وصل یارست از جهان مقصود
نه چو کفّار بت پرستیدن
۷
در لب جوی و پای گل چه خوشست
با نگاری به سبزه غلطیدن
تصاویر و صوت

نظرات