
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۱۵۴
۱
درد دل ما را ز کرم باز دوا کن
کامی ز لب لعل خودم زود روا کن
۲
تا چند دهی وعده چو ابروی خودم کج
چون قامت خود راست شبی وعده وفا کن
۳
من مهر تو ورزم تو خوری خون دل من
زنهار که این خوی بد از دست رها کن
۴
ما سر چو به پای تو نهادیم نگارا
یک لحظه خدا را ز کرم روی به ما کن
۵
زین بیش مکن ریش دل خسته ی ما را
بازآی ازین راه بتا ترک جفا کن
۶
تو ترک خطایی بچه ای وز تو عجب نیست
ای دوست خطایی تو که گفتت که خطا کن
۷
مرغ دل مجروح جهان صید تو گشتست
یک روز تو هم سوی من خسته هوا کن
تصاویر و صوت

نظرات