جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۱۶۹

۱

خلاف عادت معهود را وفایی کن

بیا و درد من از وصل خود دوایی کن

۲

تو پادشاهی و من بنده ای ضعیف نحیف

نظر ز روی عنایت سوی گدایی کن

۳

چرا شدی تو ز ما ای نگار بیگانه

که گفت پشت وفا را به آشنایی کن

۴

نوای خسته دلان وصل تست تا دانی

ز لطف چاره احوال بی نوایی کن

۵

چو بگذری چو سهی سرو در سرا بستان

به سوی خسته دلان نیز مرحبایی کن

۶

مگر کند نظری بر جهان ز لطف کنون

بیا و میل سوی بوستان سرایی کن

۷

به لطف گفتمش امشب دمی مرا بنواز

که گفت با تو که آن باز ماجرایی کن

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۳۸

نظرات