
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۱۷۴
۱
ای عزیز من ستمکاری مکن
بیش ازین بر بندگان خواری مکن
۲
چون تو را دادم دل و جان و جهان
دلبرا آخر جگرخواری کن
۳
از من بیچاره چون زارم ز غم
بی گناه آهنگ بیزاری مکن
۴
بار عالم هست بر پشت دلم
این همه جورم به سر باری مکن
۵
دل ببرد از دست ما و گفتمش
بیش ازین چستی و عیاری مکن
۶
خود که گفتت ای صنم آخر بگوی
با من بی یار و دل یاری مکن
۷
ای دل مسکین به زاری بیش ازین
بر در آن بی وفا زاری مکن
تصاویر و صوت

نظرات