
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۱۸۶
۱
ای بت سنگین دل سیمین بدن
مه رخ شکّرلب شیرین دهن
۲
نیست چو روی تو رخ آفتاب
نیست به بالای تو سرو چمن
۳
پیش دهان شکرینت دگر
طوطی خوش گوی نگوید سخن
۴
جور مفرمای بتا بیش ازین
نیش فراقت به دل ما مزن
۵
گر قدمی می نهی از روی لطف
ای بت دلخواه به بیت الحزن
۶
جان کنمت پیشکش و سر فدا
گر تو درآیی به در آغوش من
۷
گر گذری بر سر خاکم کنی
من ز محبّت بدرانم کفن
۸
از سر اخلاص و محبّت بیا
هم ز جهان بیخ ستم را بکن
تصاویر و صوت

نظرات