جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۱۹۴

۱

ای دو دیده چون کنم درمان ندارد درد تو

در غم عشقت دل تنگم نباشد مرد تو

۲

گفته بودم جان شیرین را که در کارت کنم

چون بدیدم این محقّر نیست اندر خورد تو

۳

درد بر دردم به دل تا کی کنی از روز هجر

ای عزیز من بگو تا کی ببینم درد تو

۴

بیش ازین از تیغ هجرانم میازار ای نگار

در جهان آخر بگو تا کیست هم آورد تو

۵

در سرابستان چو دیدم قامتت گفتم کجاست

سرو بستان تا به جان و دل بچیند درد تو

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۴۷

نظرات