
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۱۹۵
۱
گر کشم بار کسی هم بار تو
ور خورم خاری هم از گلزار تو
۲
گر تو را از من فراغت حاصلست
چون فراغت باشدم از کار تو
۳
یک نظر از لطف گر بر ما کنی
سرچه باشد جان کنم ایثار تو
۴
دست بوسم زود و در پایت فتم
همچو دامن کوری اغیار تو
۵
ای گل رنگین منم در صبحدم
از دل و جان بلبل بازار تو
۶
تا به کی در بند دلداران بود
ای دل من جانم از پندار تو
۷
گر ز من بارست بر خاطر ترا
ای عزیز من نخواهم بار تو
۸
گرچه شادی بر غم حالم ولی
من شدم از جان و دل غمخوار تو
۹
گرچه آزردی مرا از داغ هجر
من نخواهم در جهان آزار تو
تصاویر و صوت

نظرات