
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۲۰۰
۱
ای به ناکام دلم خسته و مهجور از تو
کشته ی تیر فراقت شده و دور از تو
۲
از شفاخانه ی وصلت دل من جست دوا
منتظر چند نشینم من رنجور از تو
۳
جرعه ای از قدح وصل به مهجوران ده
تشنه لب چند بمانم من مهجور از تو
۴
گرچه از چشم بینداخته ای چشم مرا
به دو چشمت که بود چشم مرا نور از تو
۵
آنکه مشهور جهان بود به نیکونامی
در جهان گشت به بدنامی مشهور از تو
تصاویر و صوت

نظرات