
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۲۰۲
۱
جانان کدام دل که نگشتست رام تو
و آن کیست کاو نشد به ارادت غلام تو
۲
جز نام دوست ورد زبانم نمی شود
در هر نفس که می زنم اوّل به نام تو
۳
ناکامی جهان ز جهانت گر آرزوست
خوش باش زان جهت که جهان شد به کام تو
۴
هر چند خون این دل بیچاره خورده است
بادا شراب عیش همیشه به جام تو
۵
محرم بجز نسیم صبا نیست هیچکس
کز من برد پیامی و آرد سلام تو
۶
دانی چه فتنه ایست که افتاد در جهان
زان چشم آهوانه و زلف چو شام تو
۷
ای دل هوای زلف معنبر چه می کنی
در غم بسوختیم ز سودای خام تو
۸
آن دام و دانه ای که تو داری ز زلف و خال
آخر کدام مرغ نیفتد به دام تو
تصاویر و صوت

نظرات