جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۲۰۸

۱

ما را شکایتیست ز دست جفای تو

تا کی کشد بگو دل مسکین بلای تو

۲

با آن که دل ببردی و در پا فکندیش

جان کرده‌ایم در سر مهر و وفای تو

۳

تا کی جفا و جور کنی بر دلم بگو

از حد برفت ای دل و دین ماجرای تو

۴

ای دیده تا به چند کنی بر دلم ستم

هجران آن نگار دهد هم جزای تو

۵

روزی ز من نپرسی ای سرو راستی

عمریست تا ز جان شده‌ام مبتلای تو

۶

جور رقیب و سرزنش اهل روزگار

تا کی کشم بتا تو بگو از برای تو

۷

تو پادشاه هر دو جهانی و من گدا

خرّم کسی که در دو جهان شد گدای تو

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۵۱

نظرات