جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۲۲۶

۱

ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخته

جانم روانی مسکن خود را بدو پرداخته

۲

ای نور هر دو دیده ام در پیش شمع روی تو

مسکین دلم پروانه وش جان و جهان در باخته

۳

نقد روان ما غمت بربود از دستم ولی

در بوته هجران تو قلب دلم بگداخته

۴

تا کی به غم دم درکشی در هجر او فریاد کن

ای دل به بستان غمش کمتر نه ای از فاخته

۵

با آنکه او بر جان من بس جور و خواری می کند

بیچاره ی مسکین دلم با جور او در ساخته

۶

داری به جای من بسی دلبر ولیکن دلبرا

ما در جهان بیوفا جز تو کسی نشناخته

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۵۷

نظرات