
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۲۲۸
۱
ای مرا از یاد خود بگذاشته
مهربانی از میان برداشته
۲
این دل مسکین سرگردان ما
از تو چشم مهربانی داشته
۳
دشمنی کردی به جانم دلبرا
او تو را از دوستان پنداشته
۴
با وجود بی وفایی و جفا
تخم مهر دوست در جان کاشته
۵
در جهان عاشقی ای حور زاد
رایت مهر و وفا برداشته
۶
آشنایی از جهان گویی برفت
کاین چنین بیگانه ام انگاشته
۷
در جفا چندان بکوشیدست کاو
جای صلح آن بیوفا نگذاشته
تصاویر و صوت

نظرات