جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۲۴۱

۱

ای خیال رخ تو در دیده

مه ز روی تو نور دزدیده

۲

ای سهی سرو ما دمی بخرام

تا کنم مسکن تو در دیده

۳

دلم از جان شدست بنده ی تو

آن رخ دلفریب تا دیده

۴

تا به کی در فراق جان بدهد

آن دل مستمند غم دیده

۵

گوش جانم ز لعل چون شکرت

سخنی دلپذیر نشنیده

۶

یا که اندر همه جهان چون تو

دیده بخت من کسی دیده

۷

رقعه ی دلپذیر بنده نواز

بر دو دیده نهاده پیچیده

۸

سرو و طوبی و نارون باری

درد از آن قامت تو برچیده

۹

دل مسکین من سراسیمه

در جهان از غم تو گردیده

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۶۲

نظرات