جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۲۶۴

۱

ای دل ز شراب عشق مستی

در زلف نگار پای بستی

۲

تا چند نظر ز دور کردن

بیزار شدم ز بت پرستی

۳

ای جان و جهان تو خاطر ما

بسیار به خار جور خستی

۴

دانی که چو زلف عهد یاران

بشکستی و زود باز رستی

۵

با مدّعیان بد سرانجام

بر رغم من ای پسر نشستی

۶

رنجور غم فراق گشتم

تا درد مرا دوا فرستی

۷

بندیش که در جهان چه خواهد

رنجور به غیر تندرستی

۸

فریاد و فغان که نیست ما را

با عشق رخ تو نام هستی

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۷۰

نظرات