جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۲۷۱

۱

دردا که نیست روز غمت را نهایتی

تا کی نباشدت سوی یاران عنایتی

۲

تا چند بر دل من مسکین ستم کنی

باشد جفا و جور تو را نیز غایتی

۳

گفتی وفا کنم نکنی گفتمت به عهد

آری بود وفای تو جانا حکایتی

۴

چونست من به وصل تو مشتاق و تو ملول

از دل به دل نمی کند آخر سرایتی

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۷۳

نظرات