
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۲۷۲
۱
به رخ چون ماه تابانی به قد چون سرو آزادی
چنین نبود بنی آدم یقینم کز پری زادی
۲
تویی آزاد سرو ما به جوی خلد بر رسته
شدیم از جان تو را بنده نمیخواهیم آزادی
۳
بده دادم نگارینا ز روز وصل خود یک شب
بترس از ناله زارم مکن زین نوع بیدادی
۴
به جان آمد دلم دیگر ز غم خوردن به جان آمد
بگو آخر عزیز من علی رغمم چرا شادی
۵
مرا بار غمت بر دل بسی بود ای بت مه روی
چرا داغی ز هجرانم دگر بر سینه بنهادی
تصاویر و صوت

نظرات