جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۲۸۱

۱

گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی

آتشی از لب لعلت به جهان افکندی

۲

گل به باغست و چمن خرّم و وقت طربست

ما چنین بی دل و بی یار مگر بپسندی

۳

تن ضعیفست و دلم غمزده و وقت بهار

بلبل خاطر بیچاره از آن دربندی

۴

هیچ لذّت ز گل امسال ندیدم باری

دل محزون تو چنین خسته جگر تا چندی

۵

من ز هجران تو ماننده ی ابرم گریان

تو به حال من بیچاره چو گل می خندی

۶

داد سوگند ..................................

گوئیا ای دل و دینم تو در آن سوگندی

۷

تا جهانست نگردم ز درت تا جانست

زین سبب ای دل و جانم که بسی دلبندی

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۷۵

نظرات