جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۲۹۶

۱

ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری

جان در قدمش انداز گر خود نفسی داری

۲

یا کام دلم از لب یک لحظه بده جانا

یا جان بستان از من تو بنده بسی داری

۳

در پای شهید عشق چون کشته شوم آخر

دریاب دل ما را گر دست رسی داری

۴

من بلبل بستانم محزون نه روا باشد

پر بسته مرا تا کی اندر قفسی داری

۵

حرفی ز فراق تو کردیم بیان دانی

ای نور دو چشمم گر در خانه کسی داری

۶

ای خاطر تو گوهر دریای محیطی تو

در گرد جهان می گرد باری ز خسی داری

۷

خال لب شیرینت دانی به چه می ماند

گویی شکرستان را شحنه مگسی داری

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۸۰

نظرات