جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۲۹۸

۱

نگارا رسم دلداری نداری

دمی با ما سر یاری نداری

۲

دل مسکین من گشت از غمت خون

تو خود آئین غمخواری نداری

۳

رهی غیر از جفاجویی نجویی

طریقی جز ستم کاری نداری

۴

نپرسی حال یاران وفادار

مگر رای وفاداری نداری

۵

تو هر شب تا سحر در خواب و مستی

خبر از ما و بیداری نداری

۶

چه حاصل زاری من چون تو رسمی

به غیر از مردم آزاری نداری

۷

ندانستم که آن عادت که عهدی

که می بندی بجای آری نداری

۸

جهان و جان نهادم بر سر تو

تو خود رسم جهانداری نداری

۹

دلا خواری کش و تن در قضا ده

چو قسمت جز جگر خواری نداری

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۸۱

نظرات