
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۳۰۳
۱
که را باشد به عالم چون تو یاری
بتی خوش بوی خوش رو چون نگاری
۲
به میدان ملاحت دیده ی من
ندیده مثل او چابک سواری
۳
ز عشقت همچو چشمت ناتوانم
چو زلف بی قرارت بی قراری
۴
نپرسی یک دم از حالم که چونست
به درد عشق ما زاری نزاری
۵
تو را گر هست بر خاطر ز من بار
مرا در خاطر از تو نیست باری
۶
ز پای افتاده ام در ره گذارت
چه باشد بر من ار آری گذاری
۷
چه خوش باشد شراب وصل در جام
اگر نبود ز هجرانش خماری
۸
خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوش آن غم کش تو باشی غمگساری
۹
بیا جانا که در عالم نیابی
چو من شوریده بختی بردباری
تصاویر و صوت

نظرات