جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۳۰۵

۱

به دردی دل گرفتارست باری

که درمان نیستش جز وصل یاری

۲

طبیبانم دوا گفتند از آن لب

که هست او نازنینی گلعذاری

۳

مگر درد دلم زان لب شود خوش

که گل با شکّرش بودست کاری

۴

مسلمانان چه تدبیرم که نگرفت

دو دست بخت من یک شب نگاری

۵

چه باشد گر چو سرو ناز روزی

ز لطف خود کند بر ما گذاری

۶

مگر بر دیده مالم خاک پایت

که بر دل دارم از هجران غباری

۷

به فریادم رس ای دلبر کزین بیش

ندارم طاقت هجر تو باری

۸

جوابم داد کای بیچاره هیهات

به وصلم تا که باشد بختیاری

۹

اگر بختم دهد یاری به وصلت

جهان را نیز باشد بخت یاری

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۸۳

نظرات