
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۳۱۰
۱
الهی تو بگشا به لطفت دری
که منّت نمی خواهم از دیگری
۲
اگرچه ره راست کج رفته ام
نماید به ما هم رهی رهبری
۳
اگر بر سرماست او را سخن
فدای سر یار دارم سری
۴
به روی من ای خالق ذوالجلال
تو بی منّت خلق بگشا دری
۵
شبی داوری رفت بر من ز دور
بجز لطف تو نیستم داوری
۶
که یارد که حمد و ثنایت کند
اگر چند باشد زبان آوری
۷
تو گر دوست خواهی چه غم باشدم
اگر خصم باشد مرا کشوری
تصاویر و صوت

نظرات