جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۳۲۶

۱

بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی

فراق روی تو را می کند بدآموزی

۲

چو بخت یار نباشد بگو چه چاره کنم

که دولت شب وصلت مرا شود روزی

۳

دلم به آتش عشقت بسوخت در سر لطف

تو را به حال من خسته نیست دلسوزی

۴

به غمزه گوی کز این پس مریز خون دلم

چرا که نیست به جز شیوه ات جگرسوزی

۵

مرا چو موم گدازان ز تاب هجرانش

تو شمع مجلس انسی بدین دلفروزی

۶

بیا و سر مکش از ما چو سرو ناز که من

به روت عاشق دیرینه ام نه امروزی

۷

دلا تو گوشه انسی بگیر از همه خلق

که غیر بار غمش در جهان نیندوزی

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۹۰

نظرات