جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۳۲۸

۱

من تو را دارم و جز لطف توأم نیست کسی

در جهانم نبود غیر تو فریادرسی

۲

نفسی بی تو نیارم زدن ای جان گرچه

نکنی یاد من خسته به عمری نفسی

۳

هرکسی راست هوایی و خیالی در سر

من بجز فکر و خیال تو ندارم هوسی

۴

بیش از اینم چو مگس از شکر خویش مران

که تفاوت نکند در شکرستان مگسی

۵

بر من دلشده هر چند گزیدی دگری

به وصالت که به جای تو مرا نیست کسی

۶

غرق دریای غم عشقم و از خون جگر

می رود بی رخت از چشمه چشمم ارسی

۷

بلبل جان من از شوق گلستان رخت

تا به کی صبر کند نعره زنان در قفسی

۸

می درآید چو جرس دشمن بیهوده درای

نتوان ترک غمم گفت به بانگ جرسی

۹

طالب وصل تو ای خسرو خوبان جهان

نه من دلشده ام بس که چو من هست بسی

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۴۹۱

نظرات