جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۳۵

۱

به دل چو سنگدلانی به مهربانی سست

ز عهد دور به غایت، به دلریایی چست

۲

به جست و جوی تو عمر عزیز کردم صرف

به اختیار جدایی ز ما نباید جست

۳

نمی رود ز مقابل نهال قامت دوست

خیال قد چو سروت ز دیده ی ما رست

۴

گزید بر من بیچاره دلبری دیگر

وفا نکرد و دو چشم از حیا و شرم بشست

۵

هزار صورت مهوش اگر بود به جهان

ز دلبران طلبیدن وفا و عهد نخست

۶

اگر به حسن بود یوسف زمانه کسی

چه چیز ارزد اگر ناید او به عهد درست

تصاویر و صوت

نظرات