
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۳۵۳
۱
فراموشت چرا شد مهربانی
مگر حال من بی دل ندانی
۲
مرا چون دیده ای ای نور دیده
دلم را جانی و جانم روانی
۳
تو را چون من فراوان بنده باشد
مرا چون تو نباشد کس تو دانی
۴
چرا ای دلبر طناز باری
دلم را بردی و در قصد جانی
۵
مرنجانم به هجران ای نگارین
به وصلم چاره ای می کن نهانی
۶
به باغ جان نظر کردیم و دیدیم
به چشم ما تو چون سرو روانی
۷
به هجرم گر برانی چاره ای نیست
به وصلم گر نوازی می توانی
۸
منه بر خاطر ما بار هجران
چه باشد کز فراقم وارهانی
۹
ز رویت تا جدا گشتم به ناکام
ندیدم در جهان من شادمانی
تصاویر و صوت

نظرات