جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۳۷

۱

بتا تا مهر روی تو دلم با مهربانی جست

درخت قامتت گویی میان دیده ما رست

۲

نو زین حالت خبر داری که یار مهربان من

نداند بنده پروردن ولی در دلربایی چست

۳

ز تاب روز هجرانت ببین کاین مردم دیده

به جان آمد ز غمخواری به خون دیده رخ را شست

۴

درخت قامت سروش کشیده سر به رعنایی

ولی خاک تن مسکین به قدش مهربانی جست

۵

مسلمانان به جان آمد دل من از جفای یار

که ننمود او وفا با ما و جور و دلبربایی جست

تصاویر و صوت

نظرات