جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۳۷۰

۱

ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی

گل را ز حال بلبل بیدل خبر کنی

۲

گویی که جمله چشم امیدم به راه تست

شاید گرم به گوشه چشمی نظر کنی

۳

ما بینوا و مفلس و تو کیمیافروش

آخر چه باشد ار مس ما را به زر کنی

۴

ما همچو خاک راه فتاده به کوی دوست

واجب کند که بر سر خاکی گذر کنی

۵

ای ساقی مراد چه باشد اگر شبی

از جام وصل خویش مرا بی خبر کنی

۶

مسکین دلا تو تا به کی آخر ز جور یار

جان را به پیش تیر فراقش سپر کنی

۷

یا سر بر آستانه مهرش بنه ز جان

یا آنکه این هوا ز سر دل به در کنی

۸

واجب کند اگر نکند بعد ازین وفا

زان غمزه های شوخ جفاجو حذر کنی

۹

ای دل اگر مراد همی خواهی از جهان

در کوی دوست دیده و دل جان سپر کنی

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۵۰۶

نظرات