جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۳۷۵

۱

نه درد دلم را دوا می کنی

نه بر گفته ی خود وفا می کنی

۲

نه یک شب به حالم کنی رحمتی

نه فکری ز روز جزا می کنی

۳

نه کام دلم یک نفس می دهی

نه از بند جورم رها می کنی

۴

چرا زخم بر دوستان می زنی

چرا کام دشمن روا می کنی

۵

به خون غریبان کمر بسته ای

مکن جان مکن جان خطا می کنی

۶

جفا با اسیران مسکین چرا

به کام دل ناسزا می کنی

۷

فغانی برآرم ز جور تو من

بگویم که با من چه ها می کنی

۸

چو جان در وفایت دهم مردوار

جفا با من آخر چرا می کنی

۹

تو را در جهان نیست عیبی جز این

که بیداد بر آشنا می کنی

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۵۰۸

نظرات