
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۳۷۸
۱
تا کی ای دلبر تو با ما بیوفایی میکنی
با وجود بیوفایی دلبریایی میکنی
۲
روشنای چشم مایی کی روا باشد چنین
کز من دلداده آهنگ جدایی میکنی
۳
حسبةالله به غور حال مسکینان برس
چون به دارالملک دلها پادشایی میکنی
۴
من به ظلمات شب هجران تو گشتم اسیر
شمع مایی جای دیگر روشنایی میکنی
۵
میکنی بیگانگی با ما چرا ای نازنین
هردمی با دشمنانم آشنایی میکنی
۶
ای دل آخر پادشاه جسم و جانی تا به کی
در سر کوی وصال او گدایی میکنی
تصاویر و صوت

نظرات