
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۳۸۱
۱
گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی
کی بگردانم من از روی تو روی
۲
واپس آیم باز در پات اوفتم
چون توانم بودن آخر کم ز گوی
۳
تا به کی در جست و جوی وصل تو
می روم افتان و خیزان کو به کوی
۴
ای صبا گر می توانی لطف کن
حال زارم را به جانان بازگوی
۵
مدّتی شد تا که از سودای تو
بر رخت آشفته گشتم همچو موی
۶
دوستان گویند این فریاد چیست
ناله و افغان ز یار تندخوی
۷
تا مرا در قالب تن جان بود
می کنم در راه وصلت جست و جوی
۸
باد کوی دوست بر خاکم نشاند
آتش عشقش ببردم آب روی
۹
مدّعی چون ما به آب دیده دست
از جهان شستیم دست از ما بشوی
تصاویر و صوت

نظرات