جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۳۹۵

۱

شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی

چه شود گر قدمی بر سر خاکم بنهی

۲

ای صدت بسته بی دل به کمند سر زلف

ای هزاران چو من خسته سرگشته رهی

۳

حلقه دام بلاییست سر زلفینش

ای دل غمزده مشکل تو ز دامش برهی

۴

یا بده کام من خسته دل سرگردان

یا بکش یکسره تا از غم [ما] باز رهی

۵

روز محشر چو سر از خاک لحد بردارم

دامنت گیرم اگر کام دل ما ندهی

۶

من اگر بد کنم و دوست مکافات کند

پس چه باشد به جهان فرق بزرگی و کِهی

۷

چون سر زلف بتان جان دلم شوریدست

ای دل غمزده از جور جهان چون برهی

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۵۱۴

نظرات