
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۴۰۳
۱
بیا که با تو نداریم دست بالایی
چرا به خون دل من دو دست آلایی
۲
دلم ز دست فراق تو خون شود آنگه
بگو چرا تو به زجرم ز دیده پالایی
۳
گذر به جانت ما کن چرا که از تو سزد
نظر به ما که تو سرو بلند بالایی
۴
ز بوی زلف تو بگریخت آهوی ختنی
به چشم شوخ تو دادست رسم شهلایی
۵
عبیر و عنبر و کافور و مشک و سنبل تر
به جعد زلف تو دادند اسم لالایی
۶
ز حد گذشت فراق رخت بیا ورنی
دوتا کنم ز غم تو قبای یک لایی
۷
جهان ز پای درآمد بگیر دستش را
ز دست جور که کردست چرخ والایی
تصاویر و صوت

نظرات