جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۴۵

۱

سر به سر کار جهان گر تو بدانی هیچست

به همه کار جهان چون نگرانی هیچست

۲

در دل تو اثر مهر و وفا می باید

ور نه ای دوست مرا یار زبانی هیچست

۳

راز سربسته ی ما را مگشا پیش صبا

زآنکه چون باد صبا پرده درانی هیچست

۴

نیک و بد پیش تو جانا همه یکسان گذرد

چون نکویی ز بدی باز ندانی هیچست

۵

بنده باید که زجان بنده ی ما می باشد

ورنه پیش عقلا بنده ی نانی هیچست

۶

عهد بستی که نگردی به سر از کوی وفا

دل ما گر تو کنون در غم جانی هیچست

۷

به جهان دل منه ای عاقل اگر هش داری

که غم و شادی دوزان چو تو دانی هیچست

تصاویر و صوت

نظرات