جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۵۵

۱

دل من با غم عشق تو چنان خو کردست

که جهان را به سوی عشق تو یکسو کردست

۲

مردم دیده ی غمدیده ام از دست غمت

خون دل را ز فراقت همه در جور کردست

۳

طوطی جان من خسته قناعت نکند

شکّرین لعل توأش بین که چو بدخو کردست

۴

گل روی تو به بستان ملاحت هردم

بلبل آسای مرا بین که سخنگو کردست

۵

در خیال قد و بالا و میانت باری

تن ما را ز غم عشق تو چون مو کردست

۶

تا ز چوگان دو زلفت ز سر جور و جفا

دل ما را به سر کوی تو چون گو کردست

۷

قوت روحم شده و قوّت جانم بخشید

دل ما در سر زلفین تو تا خو کردست

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۳۲

نظرات