جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۶۶

۱

شراب هجر تو بسیار خوردم

هنوز از مستیم در سر خمارست

۲

به وصلم یک زمان بنواز یارا

که ما را با غم عشق تو کارست

۳

مکن زین بیش بر من جور و خواری

که جان من ز هجران تو زارست

۴

بجز نیکی نماند در جهان هیچ

تو نیکی کن که نیکی یادگارست

۵

نظر بر حسن سیرت هست ما را

به صورتهای بی معنی چه کارست

تصاویر و صوت

نظرات