
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۷
۱
بر مثال نامه بر خود چند پیچانی مرا
چون قلم تا کی به فرق سر بگردانی مرا
۲
چند بفریبی به تقریر و به تحریرم دگر
این چنین نادان نِیَم آخر تو می دانی مرا
۳
شاهبازِ وصل ما در دست تو قدری نداشت
کز هوا در دامت آوردی به آسانی مرا
۴
ز آتش دل همچو خاکم چند بر بادم دهی
وز دو دیده در میان آب بنشانی مرا
۵
من هم اوّل روز دانستم که در سودای تو
حاصلی دیگر نباشد جز پریشانی مرا
۶
خاک ره گشتم که آویزم مگر در دامنت
تا به کی جانا چو گَرد از دامن افشانی مرا
۷
دردم از حد رفت بنشین یک دم ای جان و جهان
کاندر این دردم تو درمانی تو درمانی مرا
تصاویر و صوت

نظرات