جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۸۱

۱

روی تو رایت قمر بشکست

لب چون قند تو شکر بشکست

۲

ماه رویت چو بدر گشت تمام

روشنایی روی خور بشکست

۳

دُرّ دندان و حُقّه دهنت

در عدن قیمت گهر بشکست

۴

تا خرامید سرو قامت تو

نارون نیک در نظر بشکست

۵

صبر کردیم در غم تو به سر

شوقت ای دوست آنِ سر بشکست

۶

گر در وصل بر رخم بستی

هم خیالت رسید و در بشکست

۷

گفته بود او که نشکنم پیمان

آن بت بی وفا دگر بشکست

۸

همه بازار خوبرویان را

حسن روی تو سر به سر بشکست

۹

رنگ و رخسار و آب دیده ی من

در جهان جمله سیم و زر بشکست

۱۰

گفتمش زلف را بسی مشکن

چون دلم باز بیشتر بشکست

تصاویر و صوت

نظرات