جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۱۹۶

۱

نگارا روی تو ماهی تمامست

مهش در کوی تو راهی تمامست

۲

دو ماهم وعده ای دادی به وصلت

فراقت در دلم ماهی تمامست

۳

ز درد هجر آن روی چو گلنار

رخ جانم ز غم کاهی تمامست

۴

دو چشم مست شوخت ای نگارین

به خون بنده بی راهی تمامست

۵

اگر آیینه جانست رویت

به تندی گر کشم آهی تمامست

۶

چو سرو انداز جانا سایه بر ما

کز آن سایه مرا جاهی تمامست

۷

نظر کن بر من بی دل خدا را

که دل دانی نظرگاهی تمامست

۸

ندارد یوسف مصری گناهی

عزیز من ورا گاهی تمامست

۹

دو شاه اندر یکی کشور نگنجد

جهان را گوییا شاهی تمامست

تصاویر و صوت

نظرات