
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۹۸
۱
مرا عشق رخت یاری قدیمست
غم عشق تو دلداری قدیمست
۲
نه امروزست ما را با غمت کار
که بازار تو بازاری قدیمست
۳
نه گل را رنگ و بوی امروز بودست
جهان را بین که گلزاری قدیمست
۴
به روی گل هزار آشوب دارد
گذار او را که بازاری قدیمست
۵
جدیدی نیست ما را عشق رویت
که عشق طلعتت یاری قدیمست
۶
بنای عاشقی از ما ندانید
حدیث عاشقی باری قدیمست
نظرات