جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۲۲

۱

ای رخت آیینه ی لطف خدا

زلف تو دلبند و لعلت دلگشا

۲

پادشاه ملک حسنی از کرم

رحمتی کن بر گدا ای پادشا

۳

از وجود خویشتن بیگانه ام

تا شدم با عشق رویت آشنا

۴

ذرّه وارم پیش خورشید رخت

عاجز و سرگشته از روی هوا

۵

روز میدان گرد نعل مرکبت

می شود در چشم عالم توتیا

۶

بر جفایت دل نهادم کز حبیب

بر امید وصل خوش باشد جفا

۷

قهر تو خوشتر که لطف دیگری

از تو نفرین به که از غیری دعا

۸

غم مبادت کز تو گر آید غمی

با خیالت شاد می دارد مرا

۹

چون جهان وقعی ندارد پیش تو

من کجا و حضرت سلطان کجا

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۳۱

نظرات