جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۲۷۱

۱

دلا با عشق اگر سازی عجب نیست

وگر در عشق سر بازی عجب نیست

۲

چو جان دارم من اندر مهربانی

اگر با ما تو در سازی عجب نیست

۳

اگرچه در گلستان سرو نازی

به بالایت اگر نازی عجب نیست

۴

اگر با بنده در سازی خدا را

چه باشد از تو دمسازی عجب نیست

۵

تو سلطانی و شاهانت غلامند

به لطفم گر تو بنوازی عجب نیست

۶

کبوتروار صید عشق گشتم

ز مرغ عشق شهبازی عجب نیست

۷

به دل گفتم گرفتاری به زلفش

به بندش گفت جان بازی عجب نیست

۸

ز تاب روی آن خورشید پیکر

اگر چون موم بگدازی عجب نیست

۹

صبا گر حال من گویی به یارم

جهان را محرم رازی عجب نیست

تصاویر و صوت

نظرات