
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۲۹۶
۱
مرا جز عشق تو در سر هوس نیست
مرا از دیدن روی تو بس نیست
۲
ترا گر هست بر جایم بسی یار
به جان تو که ما را جز تو کس نیست
۳
به فریاد دل مسکین ما رس
که جز لطف توام فریادرس نیست
۴
به پای صبر تا کی پاس دارم
چو بر وصلت جهان را دست رس نیست
۵
گرت بر دل گذر یابم چه نقصان
که عاری بحر عمان را ز خس نیست
۶
هوای کوی وصلت بس بلندست
جز این بازِ دل ما را هوس نیست
۷
به روز هجرت ای چشم جهان بین
چو جیحونِ دو چشم ما ارس نیست
تصاویر و صوت

نظرات