جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۳۲۵

۱

مرا در درد عشقت چاره ای نیست

ترا پروای هر بیچاره ای نیست

۲

به جست و جوی آن ماه دل افروز

ز خان و مان چو من آواره ای نیست

۳

به دست غم گرفتارم چه چاره

من بیچاره را غمخواره ای نیست

۴

دلت بر حال زار من نبخشید

چنان دل هیچ سنگ خاره ای نیست

۵

دریغا آن دو زلف مشک رنگت

که اندر شانه ی ما تاره ای نیست

۶

چه خوش وقتست وقت گل به بستان

دریغا دور گل همواره ای نیست

۷

به جور عشق و اندوه رقیبان

جهان را جز تحمّل چاره ای نیست

تصاویر و صوت

نظرات