جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۳۲۶

۱

چه کنم چون ز بخت یاری نیست

با منش رای سازگاری نیست

۲

ای دل خسته با فراق توأم

چاره جز صبر و سازگاری نیست

۳

گرچه زاری به عشق تن در ده

کار عاشق به غیر زاری نیست

۴

یار ما بی وفا و بدمهر است

در دل او وفا و یاری نیست

۵

تا کیت میل بر جفا باشد

مکن این شرط دوستداری نیست

۶

ای عزیزم مکن جفا زین بیش

که تحمّل مرا به خواری نیست

۷

غم فزودی و ترک ما گفتی

آخرت رسم غمگساری نیست

۸

گفته ای از برم چرا دوری

دوری از دوست اختیاری نیست

۹

گرچه جان و جهان به تیغ فراق

خسته ای، غیر جان سپاری نیست

تصاویر و صوت

نظرات