
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۳۲۷
۱
مرا ز حضرت تو دوری اختیاری نیست
گناه من چه همانا ز بخت یاری نیست
۲
چو بخت یار نباشد چه سود سعی دلا
برو که چاره ی تو غیر بردباری نیست
۳
اگرچه ساخته ام با جفای گردش دهر
ز چرخ ناسره امکان سازگاری نیست
۴
اگرچه سرو صفت گشتم از جهان آزاد
مرا ز بندگی دوست رستگاری نیست
۵
عزیز بوده ام ای جان همیشه در دو جهان
تحمّلم سبب این سجود و خواری نیست
نظرات