
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۳۴۸
۱
نسیم باد بهارست یا هوای بهشت
بهشت چیست وصال نگار حورسرشت
۲
نوای بلبل و آواز چنگ و نغمه ی عود
خوش است و خوش بود آبی روانه بر لب کشت
۳
بهشت روی تو ما را مدام می باید
به اختیار بگو تا بهشت را که بهشت
۴
اگرچه هیچ نمی دانم این قدر دانم
که ناز خوب نباشد یقین ز مردم زشت
۵
ز جان نمی رودم عشق و در ازل گویی
خدای مهر تو و خاک من به هم بسرشت
۶
ز سرگذشت نکردم سپاس و می دانم
که بر سر من از این سان قضای خوب نبشت
۷
ز استخوان نکنم مهر تو برون ای جان
اگر زنند ز خاک جهان جهانی خشت
نظرات